خالق یک اثر ماندگار بودن آرزوی بزرگی است
که از ابتدا در ذهن همه هنرجویان آموزش آواز میدرخشد.
در کلام آرزویی ساده است و اما بهایی دارد همسنگ عمری.
دوستی می گفت: هنرمندان زنده اند تا به چنین آرزویی جامه عمل بپوشانند
و خوشا آنان که قبل از مرگ خالق چنین آثاری بودند. خوشا بحالت محمد نوری.
چندان دور نیست شبی که آرام و باوقار و سرشار از محبت چشم در چشم شیفتگانش دوخت و گفت:
برای پدرانتان خواندم، برای شما هم میخوانم. دوست دارم برای فرزندانتان هم بخوانم و ….
وای گل سرخ و سپیدم کی میایی
بنفشه برگ بیدم کی میایی
تو گفتی گل درآید من میایم وای گل عالم تموم شد کی میایی
دیگر نه نیاز به سازی بود و نه آوازی ….
و چه انبوهی آن شب پایکوبان لحظه های انتظار را می پیمود. تا جان مریم چشم گشاید.
سال قبل در چنین روزی ( اول دیماه 1308) ، محمد نوری در تهران چشم به جهان گشود.
در جوانی آواز را نزد خانم اولین باغچهبان و تئوری موسیقی را نزد سیروس شهردار و فریدون فرزانه،
اساتید هنرستان عالی موسیقی، فراگرفت.
او شیوهٔ آوازی خود را متأثر از اساتیدی چون حسین اصلانی و ناصر حسینی میدانست. محمد نوری موسیقی را زبانی جهانی و از آن تمام اقوام و ملتهای روی زمین میدانست پس اقتباس و الهام از هنر کلاسیک غرب را سنگ بنای تفکر زیبایی شناسانه خود قرار داد.
دوران نوجوانی محمد نوری ، یعنی دههٔ بیست، دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی درمیان مردم ایران،
بهویژه نسل جوان بود که بخشی را میتوان متأثر از نشر و پخش وسیعتر موسیقی علمی
و آثار فولکلور کشورهای مختلف جهان ازطریق رادیو و صفحات گرامافون دانست.
محمد نوری در همین سالها با خواندن اشعار نوینی که برروی نغمههای روز مغربزمین
و برخی قطعات کلاسیکِ آوازی سروده شدهبود، کار خوانندگی را آغاز کرد.
او طی سالهای بعد، با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود،
توانست هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش ببخشد
و با اجرای دیگرگونه آثار بزرگان موسیقی آن روزگار، فضای متفکرانهای به گونهٔ آوازیِ خود داد.
شخصیت هنری وی چنان ریشه ای در مکتب آموزشی آکادمیک و کلاسیک هنر داشت
که هیچ هنرمند آکادمیکی از همکاری با وی دلزده و خسته نمی شد.
چه این هنرمند جوانی جویای نام باشد و استادی سرد و گرم چشیده و موی در هنر سفید کرده.
بزرگترین خواننده مکتب کلاسیک تاریخ موسیقی ایران طی پنج دهه بیش از سیصد قطعهٔ آوازی اجرا کرد.
وی در سالهای پایانی عمر چند اجرا به نفع بیماران خاص داشت.
اما اولین حضور رسمی وی روی صحنه در اواخر دهه هفتاد رخ داد.
محمد نوری را در آن کنسرت
بردیا کیارس ( رهبر کنونی ارکستر مجلسی تهران بعنوان سولیست ویلن)،
رامین بهنا ( سرپرست فعلی گروه بهنا آنسامبل و از موسسین گروه آویژه)،
عین الله کیوانشکوه ( نوازنده پیشکسوت درامز )،
بابک ریاحی پور( نوازنده گیتار باس)،
مهراد شریف بختیار ( نوازنده پیانو و کیبورد)
و آیدین احمدی نژاد نوازنده ویلنسل همراهی می کردند.
تصاویری از این اجرا بارها و بارها از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شده است.
نوری در کنار تحصیل در رشته ادبیات زبان انگلیسی و رشته نمایش، آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت.
بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی «سیروس شهردار» و «فریدون فرزانه » و«مصطفی پورتراب» رفت
و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت.
آواز کلاسیک را نزد اولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد
و رفته رفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت؛
شیوهای که به سختی میتوان آن را در زیر شاخهای از شاخههایی چون پاپ، کلاسیک و… گنجاند.
محمد نوری فارغالتحصیل هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران،
و مبانی تئاتر از دانشکدهٔ علوم اجتماعی بود.
او پس از انقلاب اسلامی و پس از مدتی سکوت، فعالیت هنری خود را با آلبوم در شب سرد زمستانی
همراه با فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی در سال ۱۳۶۸از سر گرفت
و این همکاری بعدها با آلبوم آوازهای سرزمین خورشید ادامه یافت.
در سال ۱۳۸۵او از سوی سازمان صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد.
محمد نوری پس از سالها مبارزه با بیماری سرطان مغز استخوان
و وخامت وضعیت جسمانی در شامگاه ۹مرداد ۱۳۸۹در بیمارستان جم در تهران دیده از دنیا فروبست.
دو سال پس از مرگ این هنرمند بزرگ مراسم اولین جایزه سالانه موسیقی محمد نوری
به همت موسسه توسعه هنرهای معاصر و بانک ملی و …
در تالار وحدت با همراهی ارکستری که شاکله اصلی آنرا نوازندگان اولین کنسرت محمد نوری بعد از انقلاب تشکیل میداد، برگزار شد
اما متاسفانه بنا بدلایلی در همان گام نخست متوقف شد.
:: بازدید از این مطلب : 240
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1